معنی لقب شاهانه فرانسه
حل جدول
ترکی به فارسی
شاهانه، عالی
لغت نامه دهخدا
شاهانه. [ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) همچون شاه. همانند شاه. منسوب بشاه. شاهی. خسروی. بزرگوار و شکوهنده. با شوکت و عظمت. بطور سلطنت و شکوه و جلال. (ناظم الاطباء). || (اِمرکب) لباس و پوشاک عروس و داماد. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
بطور سلطنت و شکوه و جلال
فرهنگ عمید
منسوب و مربوط به شاه، درخور شاهان،
(قید) مانند شاه،
مترادف و متضاد زبان فارسی
پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه،
(متضاد) رعیتوار
فارسی به عربی
احد افراد العائله المالکه، مهیب
فارسی به آلمانی
Majesta.tisch [adjective]
واژه پیشنهادی
عربی به فارسی
نام خانوادگی , کنیه , لقب , عنوان , لقب دادن
معادل ابجد
890